وكالت و استرس
وكالت و استرس
چكيده : وكالت تنها يك شغل نيست بلكه هنري است تابع شرايط خاص خود. وكالت مانند كار با اشيا يا مواد خطرناك، ممكن است وكيل را در خود و با خود درگير نمايد. به طوري كه عده اي از وكلا را از اين شغل بيزار نمايد و جماعتي را بيمار و تنها عده اي را كه –به هر دليل مانده اند- اميدوار! اين نوشتار كوتاه براي دو دسته اول نيست براي آناني است كه مانده اند واميدوار هم مانده اند !...
«استرس» در لغت به معني «فشار و زور» و نيز به معني «اهميت دادن » آمده است. استرس بخشي از زندگي مدرن بوده و در نتيجه ي تغييرات در زندگي و يا نيازهاي زندگي ايجاد مي شود. بنابراين وقتي شما با چيز جديدي مواجه مي شويد كه نشانگر تغيير و دگرگوني در زندگي شماست و يا آينده اي بدون پيش بيني را براي شما رقم مي زند دچار اضطراب ونگراني مي شويد
.اين اضطراب ونگراني جسم ،روح و روان ونيز عواطف شما را درگير مي كند.مثلاً در اثر استرس ممكن است به شدت دچار درد در ناحيه معده بشويد(درگيري جسمي)يا دچار خستگي مفرط بشويد بدون اين كه كارجسمي كرده باشيد(درگيري روحي)و يا اين كه احساسات عاطفي ناخوشايندي داشته باشيد مثل اين كه احساس كنيد آدمِ ناموفق وبي خودي هستيد يا كسي شما را به خاطر عدم موفقيت دوست ندارد(درگيري عاطفي) . اصولاً جسمِ آدمي ،پيوند و وابستگي با روح دارد وبالعكس! پدر تحقيقات استرس، هانس سليه استرس را به معني «طيف گسترده اي از محرك هاي قوي جسمي و رواني »مي داند اما اين محرِّك هاي جسمي و رواني چيست؟ در درون انسان نيرو و انرژي هايي يافت مي شود كه او را به حركت و تلاش وادار مي سازد.روانشناسان به اين نيروها،محرِّك يا انگيزش مي گويند.بنابراين هر عاملي كه باعث فعاليت (داخلي يا خارجي)موجود زنده شود،خود نوعي انگيزش يا محرك به حساب مي آيد. انگيزه موجود زنده را از داخل به فعاليت وادار مي كند. عروسك خيمه شب بازي را به ياد بياوريد! عروسك به خودي خود حركتي ندارد بلكه عروسك گردان با استادي بندهاي متصل به عروسك را به حركت در مي آورد و با تكان دادن بندها، عروسك نيز به حركت در مي آيد. هر چند موجود زنده در اثر تحريكات دقيقاً مانند عروسك عمل نمي كند،اما تا حدودي حركات موجود زنده شبيه حركات عروسك خيمه شب بازي است.در اصطلاح روانشناسي به حركات غير ارادي موجود زنده كه تحت تاثيرعوامل شيميايي و فيزيكي و غيره واقع مي شود تروپيسم مي گويند. موجود زنده اي مانند سوسك حمام با ملاحظه نور فرار مي كند ولي پروانه با ديدن نور به طرف آن مي رود.به اين واكنش ها در اصطلاح بازتاب مي گويند. در آدميزاده نيز به دليل وجود سيستم اعصاب ، بازتاب امري طبيعي است .وقتي پزشك چوب مخصوص معاينه را در گلو فرو مي برد ،حالت تهوع به انسان دست مي دهد يا وقتي نور به چشم مي تابد،مردمك كوچك وبزرگ مي شود.بنابراين بازتاب ها نقش مهمي در رفتار آدمي دارند. استرس از جمله همين محرك ها و انگيزش هاست كه در مقابل آن روح وجسم آدمي حالت بازتاب به خود مي گيرد.بنابراين در پاسخ به اين انگيزش، گاهي آدمي حالت فرار گرفته وگاهي نيز به مقابله همراه با تجزيه وتحليل و حل مشكل مي پردازد. ناگفته نماند وجود استرسِ مثبت لازمه زندگي است،مقدارِ كمي استرس مثبت انگيزه اي در ما ايجاد مي كند كه مي تواند پيشاپيش ما را براي موقعيت هاي دشواري مانند آزمون هاي شغلي يا امتحان آماده كند و يا بارها از همكاران شنيده ام كه تنظيم لايحه در دقيقه نود، استعداد انسان را شكوفا كرده و بيشتر از حدّ تصور خوب از آب در آمده است. اما آنچه كه بايد جلوي آن گرفته شود وبه مثابه يك بيماري خطرناك با آن مقابله كنيم،استرس منفي است. در حقيقت استرس مثبت ،طبيعي و عادي است ،اما استرس منفي نوعي عذاب كشيدن و تحليل روحي وجسمي است.اكنون علائم اين بيماري را بررسي مي كنيم:
الف- علائم جسمي استرس منفي يا بيماري استرس عبارت است از: ۱.خستگي مفرط۲.لرزش۳ .سردردوميگرن۴ . سرماخوردگي هاي پي درپي وترش كردن ۵.تهوع واستفراغ ۶.دردهاي شديد شكمي۷.تپش قلب ۸. اسهال۹.دردهاي قفسه سينه۱۰.گرفتگي گردن يا عضلات ۱۱.بي خوابي ۱۲.كمردرد ۱۳. فشارخون بالا ۱۴. برافروخته شدن وعرق كردن ۱۵. كم اشتهايي ۱۶. احساس سرما خوردگي ۱۷. عطش غير عادي ۱۸. كرخ شدگي جسمي (شست پا ،انگشت ها و لب ها) ۱۹. زونا ۲۰. سندرم تحريك پذيري روده ۲۱. اختلالات پوستي (عفونت پوستي بين انگشتان پا و شست پاي ورزشكاران ،اگزما، سورياس،زخم ها و...)۲۲. اختلالات هورموني (اختلالات دوره ي قاعدگي ،كاهش ليپيدو ،ناتواني جنسي)
ب – علائم رواني بيماري استرس : ۱. تداعي ۲. كابوس ۳. انواع هراس ها ۴. گوشه گيري ۵. ساديسم ۶. تنفرشديد ۷. وشايع ترين علامت ، افسردگي است. افسردگي وضعيت پيچيده اي دارد .در نتيجه نابهنجاري ها، مواد شيميايي خاصي در مغز توليد مي شود. افراد افسرده در مغزشان ماده ي شيميايي كمتري به نام سروتونين( Serotonin ) توليد مي شود اين همان ماده شيميايي است كه تاثير مهمي بر حالات روحي ما ،آستانه تحمل درد خواب ،اشتها و حتي بي انگيزه شدن ما دارد. همچنان كه ملاحظه استرس يك بيماري روان تني است. مشاهده شده است كه متاسفانه افراد افسرده براي فرار از فشار ناشي از افسردگي به مشروبات الكلي و قرص هاي نشاط آور و مواد مخدر رو مي آورند.در صورتي كه اين مواد به شدت فقر ويتامين و مواد لازمه و... را به همراه آورده و بيشتر بيمار را دچار مشكل مي كند.
نتيجه مطالب گفته شده اين است كه اولاً استرس واقعيتي انكار نشدني است و وجود آن به طور طبيعي باعث رشد وكمال انسان وموفقيت وي مي شود و در ثاني با تحقق آن جسم وروح انسان از درون واكنش نشان مي دهد. با اعتقاد به مطالب گذشته مي توانيم بگوييم كه استرس يك نقص شخصيتي نيست ،يك نقطه ضعف محسوب نمي شود، بلكه سازوكاري است كه جسم ما به كمك روان در پاسخ به فشارِ استرس انتخاب مي كند. مثالي كه در پي مي آيد نشان مي دهد كه استرس ،بازتاب جسمي را به دنبال دارد. اگر در دفتر كارتان تنها باشيد يا در نيمه شب در كوچه تاريك در حال عبور باشيد و ناگهان متوجه بشويد كه كسي يا گروهي براي تهاجم ،در حال تعقيب شما هستند،ملاحظه خواهيد كرد كه ضربان قلبتان بيشتر مي شود.ترشح بيش از حدّ آدرنالين در بيشتر مواقع شما را آماده فرار مي كند.براي تامين اكسيژن لازم ضربان قلب ،فشار خون،و تعداد دم وبازدم افزايش مي يابد. جريان خون به سمت عضلات و مغز افزايش مي يابد در حالي كه جريان خون در اين حالت به معده و ساير ارگان ها كه اهميت كمتري دارند كاهش مي يابد.بدن شروع به تعريق مي كند و بطور محسوس قند خون افزايش مي يابد. اين تغييرات زماني رخ مي دهد كه مغز احساس خطر مي كند. مغز شما در برابر احساس خطر به طور طبيعي تمام بدن را آماده پاسخ گويي مي كند.
حقيقت اين است كه مشاغل خاصي نسبت به ساير مشاغل پر استرس ترند .بنابر تحقيقات به عمل آمده مشاغل امنيتي ،پزشكي و معلمي و اصولاً مشاغلي كه با مردم ارتباط بيشتر و وظيفه پاسخگويي مستقيم دارند ،استرس بيشتري را به دارندگان خود وارد مي سازند.
با در نظر گرفتن واقعياتي كه گفته شد به دنبال اين پرسش مي رويم آيا شغل وكالت به دارندگان اين حرفه استرس وارد مي كند؟ سوال بعدي اين است چه راه هاي براي پاسخ به استرس در اين شغل وجود دارد؟ در قسمت هاي بعدي سعي مي كنيم به اين سوال ها وسوالات مشابه پاسخ بدهيم.
وكالت چيست؟ وكيل كيست؟ گرچه پاسخ قانوني به اين سوال كه وكالت چيست وجود دارد ، به طور مثال شما با مطالعه مواد ۶۵۶تا۶۸۳ قانون مدني يا مطالعه لايحه قانوني استقلال كانون وكلاي دادگستري و يا ملاحظه قانون آيين دادرسي مدني و مواد ۱۸۵ تا ۱۸۷ قانون آيين دادرسي كيفري ومداقه در ساير قوانين ومقررات مي توانيد وظايف يك وكيل را حدث بزنيد اما اين سوال كه وكيل كيست؟ كمي دشوار به نظر مي رسد! وكالت صرفاً يك شغل نيست بلكه مسوؤليت هاي سنگين تر و فراتر از يك شغل معمولي است كه وكيل آن را به دوش مي گيرد. مسووليت هايي كه علاوه بر تعهدات حرفه اي ، مسووليت انسانِ آگاه بودن و يك بالِ فرشته ي عدالت بودن، بر او تحميل كرده است . بنابراين وكيل نه تنها پذيرنده مسووليت هاي قانوني است بلكه فراتر از آن ، مسووليت و رسالت انساني و الهي نيز بر دوش دارد .در حقيقت او چون عالم وآگاه است بر پاي مسووليتي امضا كرده است كه خداوند خود آن را نوشته است: «خداوند از دانشمندان ِ - هر جامعه-پيمان گرفته كه در برابر شكمبارگي ستمگران وگرسنگي ستمديدگان سكوت نكنند...» مسووليت احقاق حق ! وظيفه اي كه خداوند حداقل در زمين اجراي آن تا سر حدِّ امكان از وكيل خواستار است. دكتر فرنانندو پمبو رييس اتحاديه جهاني كانون وكلاي دادگستري خطاب به وكلاي جوان مي گويد:«... مسووليت شما بيشتر است زيرا خداوند توانايي بيشتري به شما عطا كرده است ...» (خبرنامه كانون قم ص ۸ )بنابراين نگاه به وكيل و وكالت يك امر صرفاً در حيطه شغل و روابط كاري تلقي نمي شود. همه كساني كه دغدغه رسالت براي براي حقوق و تبعاً وكيل دارند، ظهور وحضور عدالتي بر خاسته از حقوق فطري را در غايت شغل وكالت، جلوه گر مي پندارند. وكلاي دادگستري حق شروع دائم به حرفه وكالت را ندارند مگر اين كه سوگند نامه اي را با نام مقدس خدا آغاز مي شود را بخوانند و برآن امضا بگذارند، تاييدي كه رسالت انساني و فطري را برايشان رقم مي زند. تخطي از سوگند نامه - كه تماماً رسالت معنوي را بر دوش وكيل مي گذارد ومشحون از اخلاق است - خود مسووليت آور است. معني گرايي ويژه اين نگاه خاص نيست،« ژرژ كوهندي» مولف كتاب اسرار دفاع نيز ضمن برشمردن صفات اوليه براي وكيل دادگستري، داشتن شرايط اخلاقي و فطري و استعدادهاي ذاتي و طبيعي را مورد توجه قرار داده و مي گويد:«...وكيل مدافع بايد آنقدر شهامت اخلاقي داشته باشد كه از هيچ چيز نهراسد و وظيفه خود را هر چند مخاطره آميز باشد بدون هيچ تشويش و ترديد وتزلزل انجام دهد و افتخار استقلال فكر و آزادي دفاع را كه از خصوصيات وكالت دادگستري است،براي خود كسب كند...و در عين حال از روي وجدان و كمال ايمان واعتقاد و حرارت وصميميت صحبت مي كند بايستي مواظب باشد كه انتقادات و حملات او موجب رنجش و كدورت خاطر دادرسان و دستگاه قضايي نشود...» آيا اين خصوصيات جز با تربيت درست وجز با تكيه بر شرف وقدرت شگرف وماورايي آفريننده عدالت ممكن است؟ بنابراين وجود دوگونه مسووليت : مسووليت حقوقي و نيز مسووليت انساني والهي بر دوش وكيل سنگيني مي كند. طبيعي است كه بر دوش گرفتن اين همه مسووليت وكيل را دچار استرس نمايد، ضمن اين كه كسي كه نانش از صافي عدالت مي گذرد ،بايد پاك ترين نان ها را بخورد ! بنابراين وكيل دادگستري انساني آگاه ومسوول كه به دنبال احقاق حق و كمك به تعادل امور است.
عوامل ايجاد كننده استرس براي وكيل دادگستري: اين عوامل را مي توان بنا به منبع ايجاد آن به دو دسته كلّي تقسيم نمود: استرس در رابطه شخصيت فردي- استرس وارده از سوي ديگران .
اول – استرس در رابطه با شخصيت فردي: پذيرفته ايم كه خواه ناخواه استرس وجود دارد.اما گاهي اين استرس ها ريشه در وجود خود انسان دارد.درون آدمي بدون اين كه ما خواهان آن باشيم دچار اضطراب ها و ناراحتي هايي مي شود. اين كه چرا ما دچار استرس، نه از ناحيه يك عامل بيروني بلكه از درون خود مي شويم، ارتباط موثري با مساله شخصيت دارد. شخصيت چيست؟ به مجموعه يا كلّ خصوصيات و صفات فرد ، شخصيت اطلاق مي شود. به عبارت ديگر شخصيت را مي توان مجموعه اي از خصوصيات مختلف فرد، مثل ساختمان بدني ،خلق،رفتار،علايق،گرايش ها،توانايي ها و استعدادها ،كه از نظر سازگاري با موقعيت هاي اجتماعي اهميت دارند ، دانست ( ل. مان ،همان ص ۵۱۸و۵۵۳) شخصيت خصوصيات جسمي و رواني يك فرد است كه به نحوي رفتار او را در ارتباط با جهان خارج سامان مي دهد. اين خصوصيات گاهي آشكار هستند مانند :نيروي بدني و جامعه پذيري، روانشناسان به اين دسته از رفتارها،صفات ظاهري مي گويند. دسته ديگر از خصوصيات شخصيتي ، دروني بوده وبه آن ها صفات باطني يا عوامل عمقي شخصيّت مي گويند.مانند ترس ،هيجان،آرزو،تمايلات و... دسته اي از ويژگي هاي شخصيتي وجود دارد كه از حيث اجتماعي حائز اهميت است، به اين دسته،صفات اجتماعي شخصيت مي گويند.اين صفات دائمي هستند وسبب تمايز فرد از ديگران مي شود. به همين خاطر است كه گاهي گفته مي شود فلاني با شخصيت است يعني داراي خصوصيات اجتماعي ومورد احترام و دوستي ديگران است و بالعكس. اما پيچيدگي شخصيت به همين جا ختم نمي شود. دانشمندان شخصيت افراد را از جنبه هاي متنوع مورد تقسيم بندي قرار داده اند.از جمله شخصيت را به« برونگرا ودرونگرا » تقسيم نموده اند. شخصيت هاي برون گرا تمايل بيشتري به جمع دارند ،دوست دارند حرف بزنند و خود را نشان بدهند برعكس درون گراها گوشه گيري را بيشتر مي پسندند. البته به طور كلي نمي توان حكم كرد كه درونگراها در عرصه اجتماعي ناموفق تر از برونگراها هستند اما بهر حال در مقابله با مشكلات ناشي از تعامل با افراد، برونگراها موفق تر عمل مي كنند. نقش مزاج و خُلق و نيز نقش غدد درون ريز براي دادن فرمان به رفتار انسان در مساله شخصيت مورد توجه قرار مي گيرد. فردي كه مسووليت هاي وكالت را مي پذيرد، بايد انسان فوق العاده ي باشد ،انساني كه ضعف هاي مرسوم مراجعه كنندگان را نداشته باشد تا بتواند به آن ها ياري رساند. گرچه پاره اي از خصوصيات شخصيتي، ذاتي و فطري است وانسان در آن ايجاد آن ها مدخليّتي ندارد مانند هوش واستعداد ، اما دانشمندان رفتار شناس راههاي مختلفي را براي پرورش شخصيت پيشنهاد مي كنند .از جمله اموري كه مي توان براي تقويت شخصيت به يك وكيل دادگستري پيشنهاد كرد ،به اين شرح است: مطالعه در حدود علوم وفنوني كه به تقويتِ استدلال ،قدرت تخيل ، طبع نقاد،نرمش بجا وگسترش فكر،قريحه روانشناسي ، داشتن كمالات اخلاقي وديني، مراوده با انسان هاي بزرگ و ارزشمند يا مطالعه سرگذشت آنان ، ترك عادات نابهنجار و تلاش در پرورش روح قناعت وبزرگ منشي و كسب فضيلت و دوري از رذايل و معايب اخلاقي و...، به گونه اي كه وكيل از وقار و ابّهت وخصوصيات جوانمردي و گذشت وپاكدامني سرشار گردد. نتيجه آن كه ضعف شخصيت مي تواند بر بروز استرس و ناكامي وكيل اثر بگذارد و تقويت اين صفات و ارزش ها در كمك به وي در حل بحران استرس كمك شاياني مي نمايد. شخصيت هاي بي ثبات و تلقين پذير ، قطعاً در مقابله با استرس بي دفاع و سست هستند. در حالي كه براي وكيل دادگستري شخصيتي باثبات ،خيرخواه ، باوقار و داراي ابهت و در عين حال سادگي و بي پيرايگي ،شهامت در بيان حق وعدالت در رفتار وگفتار تصور مي شود. يعني فقط چنين انساني مي تواند از عهده تكاليف وكالت دادگستري برآيد. شخصي كه آزمون ورودي و اختبار را طي نموده است و پس از آن سوگند ياد كرده است ،حداقل هاي لازم را دارد ، بايد با شناخت بيشتر خود در صدد رفع ضعف ها وتقويت كمالات باشد. نهايتاً اين كه توام نمودن علم وعمل وخشيت وتقوي از وكيل مورد انتظار است .در اين صورت است كه استرس منفي به سراغ وكيل نيامده و او را از حركت متعالي در راه هدف باز نمي دارد.
دوم- استرس وارده از سوي ديگران : علاوه بر اين كه براي استرس مي توان ريشه دروني پيدا كرد-چنانكه قبلاً بيان گرديد- مي توانيم دسته اي از استرس ها را ناشي از عملكرد ديگران بدانيم. وكيل دادگستري در راه انجام وظيفه و تاثير گذاري بر جريان پرونده با مقاومت هايي روبرو مي شود . مشكلاتي كه :
• موكل
• قاضي
• همكاران
• طرفِ موكل
• محيط كار
هر كدام به سهم خود براي او ايجاد مي كنند و مي توانند منشأ استرس به وي باشند. اين عوامل را در سطور بعدي مورد توجه قرار مي دهيم: زماني يك محيط كار را سالم مي دانيم كه تعادل در آن برقرار باشد.در محيط كار بايد در ميان عواملي چون :
• تقاضا يا فشارِ حجم كار
• دانش ومهارت ها و توانايي ها
• حمايت ديگران و...
تعادل برقرار گردد.توضيح: وقتي پرونده اي را از موكل قبول مي كنيم،ارزيابي دقيقي از اين كه چقدر وقت ما را خواهد گرفت ،نداريم. موكل عجله دارد ،احساس مي كند حقوق خود را از دست داده و وكيل مي تواند او را به حق اش برساند. او مي گويد: « وكيل حتماً راهي براي من پيدا خواهد كرد واگر راهي نباشد ، راهي برايم خواهد ساخت! »چون بابت استفاده از خدمت وكيل پول داده توقع اقدام سريع دارد، از طرف ديگر همزمان مجبوريم چند كار را با هم قبول كنيم،در حالي كه انجام هريك از پرونده ها توانايي هاي خاص خود را مي طلبد، در اين مرحله نياز داريم براي احقاق حق موكل ،قاضي و طرف وي ونيز همكاران موضوع را درك كنند و با ما در احقاق حق همراه شوند. گاهي حجم پرونده ها نمي گذارد مطالعه و مشاوره ي لازم صورت گرفته و در نهايت به موقع دادخواست متناسب داده شود،دادخواست با ايرادات شكلي و ماهوي عديده مواجه شده و دادخواست مجدد مستلزم هزينه وصرف وقت است. موكل متوجه موضوع شده و شروع به انتقاد از ما مي كند و از طرف ديگر وجوه پرداختي بابت حق الوكاله را مطالبه مي كند. قاضي از اين كه دادخواست متناسب داده نشده ،براي ما اظهار تاسف مي كند، همكاران به استهزاء ما مي پردازند.كافي است در چند پرونده وضعيت مشابه پيش بيايد، فشار بيش از حدي به وكيل وارد مي شود .احساس عدم موفقيت و عدم مفيد بودن به وي دست مي دهد ناراحتي هاي جسمي وروحي به وكيل رو مي آورد. اكنون استرس چهره خود را نشان مي دهد. همانگونه كه ملاحظه شد در اين مثال تعادل بهم خورده و وكيل دچار استرس مي شود.
در چنين شرايطي چه بايد كرد؟ مراجعه به روانشناس و مشاور طبيعي به نظر مي رسد اما راه كم هزينه تري هم به نظر مي رسد :
پيشگيري و درمان
پيشگيري بهترين راه است. قبل از درگير شدن با معضل استرس مي توانيد با اقداماتي حساب شده خود را از استرس برهانيد. بنابراين لازم است:
۱- موضوع را در حدّ تخصص خود انتخاب كنيد: هر پرونده پيچيدگي خاص خود را دارد. اكنون دادگستري نيز به اين نتيجه رسيده كه بايد دادگاه ها را تخصصي كرد و براي هر موضوعي قاضي مخصوصي تربيت نمود. دادگاه هاي جزايي و موضوعات آن تفاوت آشكاري با موضوعات مرتبط با وظايف دادگاه هاي حقوقي دارد.اين موضوع بايد در امر وكالت نيز رعايت شود.وكيل بايد در يكي از موضوعات تخصصي،تبحر پيدا كند. علم وتخصص قدرت و توانايي مهار كردن مشكلات را به شخص مي دهد. وكيل متخصص كمتر شكست مي خورد و براي شكست خود نيز توجيه مناسبي دارد.شكست غير قابل پيش بيني منبع اصلي استرس شناخته شده است. در دوره هاي تخصصي و گارگاه هاي آموزشي شركت كنيد . گواهي موفقيت دوره را در اتاق كار خود نصب كنيد .شما دوره مخصوصي را ديده ايد نمره موفقيت آميزي را كسب نموده ايد اكنون به داشتن آن گواهينامه ها افتخار كنيد و اعتماد به نفس داشته باشيد.
۲- براي قبول پرونده از موكل تعجيل نكنيد: عجله در پذيرش و قبول وكالت بدون مطالعه وتأمل، نشانه ناپختگي وكيل است. ضمن اين كه توقع موكل را هم بالا مي برد. قبول يك موضوع قضايي احتياج به مطالعه قبلي و تدبّر داشته ونيز نياز به گزينش راه حل هاي مختلف و گزينش راه برتر و موفقيت آميز تر. قبول با عجله موضوع وكالت مانند پذيرش فوري رانندگي در مسير كوهستاني و ناآشنا و درحال باريدن برف و احتمال سقوط بهمن ،بدون تجهيزات ايمني است. موكل عاقل سوارِ چنين اتومبيلي نخواهد شد.رانندگي در اين مسير خطرناك و غير قابل پيش بيني، استرس زا و ناراحت كننده است. در برخورد با موضوع به اندازه كافي بايد فكر كنيد .پاسخي كه به عنوان راه حل مي دهيد دهان به دهان خواهد گشت وبه عنوان راه حل پيشنهادي به نام شما ثبت خواهد شد. موكّل به حزم و دور انديشي شما به ديده تحسين نگاه خواهد كرد.
۳- قوانين و مقررات و رويه قضايي مرتبط را براي موكل به زبان ساده توضيح دهيد: دانايي توانايي است. تسلط به قوانين ورويه قضايي در ارائه راه حل به مراجعه كننده مفيد است. استناد به قوانين ومقررات و شناساندن رويه قضايي به موكل ضمن نشان دادن تسلط شما باعث جلب وجذب مراجعه كننده مي شود. مراجعه كننده خود را وقتي با يك فرد مسلط وآگاه ببيند، راحت تر به او اطمينان مي كند. ضمن اين كه دانستن راه حل حق موكل است. موكل حق قوانين و مقررات را در موضوع دعوي براي موكل بخوانيد .آن ها را تفسير كنيد. قبل از انعقاد قرار داد تبحر خود را با استناد به قوانين وبيان مستدل ثابت كنيد.
۳- موضوع را با يك وكيل با تجربه در ميان بگذاريد: از همكار با تجربه بخواهيد در موضوع دعوي به شما مشورت بدهد. از اندوخته ها وتجربه وي استفاده كنيد. استفاده از تجربيات ديگران مشاركت در عقل حسابگر آن هاست. راه را باكسي كه قبلاً رفته دوباره مرور كنيد. روي تابلوي بزرگي بنويسيد: پرسيدن عيب نيست ندانستن عيب است!
۴- نتيجه دعوي را تضمين نكنيد:تضمين موفقيت در پرونده دلهره آورست ، ميزان و امكان موفقيت يا عدم موفقيت در پرونده را حتماً با موكل در ميان گذاشته ودر قرارداد كتباً ذكر كنيد. وقتي بندهاي قبلي را اجرا كرديد،با آرامش بهتري سكّان هدايت مشكلات موكل را مي چرخانيد.
۵- سنگ بزرگ را به تنهايي بر نداريد: وقتي به تنهايي قدرت و توانايي انجام مورد وكالت را نداريم ، طرف را به يك وكيل با تجربه معرفي كنيم يا از همكار با تجربه مان بخواهيم مشتركاً با ما قبول وكالت كند.
۶- قانون حاكم در موضوع پرونده را ياداشت ومرور كنيد: سردر گمي در استدلال ها و استناد ها به ويژه زماني كه دادرسِ با حوصله اي پشت ميز دادگاه نشسته باشد و بخواهد استدلال مبتني به قانون را بشنود،به ضرر وكيل مدافع خواهد بود. بنابراين لازم است قبلاً مواد استنادي با توجيه كافي واز طريق مباحثه و جمع آوري دكترين و نظرات متفاوت تفسيري در اختيار وكيل باشد. قدرت استفاده از دكترين هاي نزديك. به موضوع احترام برانگيز و تبعاً اعتماد به نفس را در وكيل مدافع افزايش مي دهد.
۷- قبل از قبول نهايي پرونده و جواب مثبت به مراجعه كننده ، ليستي از اقداماتي كه ممكن است انجام بدهيد را به اطلاع وي برسانيد: از حقوق موكلين شما دانستن اقداماتي است كه مي خواهيد انجام دهيد . حسن اطلاع دادن اقدام به موكل اين است كه به دليل آشنايي بيشتر موكل با طرف خود مي توان از همفكري وي استفاده كرد واحياناً هشدارها و انذار موكل درباره روحيه طرف را مورد توجه و در طرز دفاع لحاظ نمود و همچنين ممكن است ذكر اين اقدامات و به ياد آوردن آن ها به موكل سبب گردد كه وي ناگفته هايي را كه داشته واقدامات مشابهي را كه انجام داده، به ياد بياورد و بدين وسيله از دوباره كاري پرهيز مي شود .ضمن اين كه موكل احساس مي كند وكيل مدافع اش با برنامه و انديشه وحزم كافي برنامه دفاع را طراحي نموده است.
۸- موضوع دعوي را شبيه سازي كنيد: يكي از بهترين راه ها براي مواجه با حالتي كه دلهره آور است شبيه سازي موضوع دعوي است . اين بار خوب است در مقام وكيل طرف مقابل قرار بگيريد و از همكار وكيل تان بخواهيد در مقامِ وكيل موكل شما يا قاضي پرونده،دفاع نمايد. بدين ترتيب ضعف و قوت استدلال خود را يك بار ديگر با عوض كردن جاي خود خواهيد ديد.
۱۰- اعتماد موكل را جلب كنيد او بايد دلسوزي وصداقت شما را احساس كند: اساس اعتماد موكل به شما تنها شهرتِ شما نيست. رضايتمندي موكل پس از خروج از اتاق كارتان در چهره او معلوم خواهد بود. منشي با تجربه در همان نگاه اول خواهد فهميد كه آيا موكل از ادامه كار يا ميزان موفقيّت و صداقت شما مطمئن شده است يا خير ! ممكن است شما در به سامان رساندن پرونده –به هر دليل –موفق نشويد ، ايرادي ندارد، اما اين صداقت در دفاع و مبارزه عادلانه را موكل شما بايد در طول دفاع احساس كند .
۱۱- لايحه دفاعي به همراه داشته باشيد: اگر شما نتوانيد به طور كامل مقصود خود را به گوش طرف برسانيد احتمالاً اين گونه حس خواهيد كرد كه : نتوانسته ام مطلب خود را به طور كامل به طرف تفهيم كنم و شايد اين نشانه ضعف من است كه نمي توانم خوب حرفهايم را به طرفم بفهمانم پس من آدم ناموفقي هستم و اين احتمالاً بر رد دعوي يا موضوع او تاثير خواهد گذاشت... (شروع استرس) در حالي كه ممكن است اين امر واقعيت نداشته باشد چون گاهي به دليل كثرت موضوعات ، يا كمي وقت يا كم حوصله بودن دادرس دادگاه ، فرصت بيان همه دفاع يا بيان مطالب وجود نخواهد داشت،بنابراين اصل بايد براختصار در دفاع و ذكر نكات محوري در صورتجلسه دادگاه باشد وموارد مفصل تر را به لايحه ارجاع داد. حُسن ديگر لايحه – بر خلاف بيان شفاهي كه گاهي تلخ ودرد آور است - جلوگيري از برخوردها وبگو مگوهاي حرمت شكن است . بنابراين خصوصاً به وكلاي كم تجربه و نيز همكاران در معرض ابتلا و داراي سابقه استرس مؤكّداً به استفاده از لايحه به جاي بيان شفاهي توصيه مي شود. بهتر است لايحه خود را قبل از جلسه دادگاه براي موكلتان بخوانيد، تا وي عدم اظهار شفاهي دفاع را دال بر ضعف شما تلقي نكند.
۱۲- ورزش را جدي بگيريد: به دليل عوارض جسمي استرس بر ديواره هاي قلب و شريان هاي آن وافزايش حجم خون دهي هنگام استرس قلب و معده دچار آسيب ويا در معرض خطر قرار مي گيرد و استعداد شما براي ابتلا به ناراحتي قلبي را افزايش مي دهد. بنابراين لازم است فشار ناشي از استرس را با ورزش كردن جبران كنيم. زيرا ورزش و فعاليت جسمي به كاهش واكنش فيزيولوژيك به استرس با حذف هورمون هاي استرس از سيستم بدني كمك مي كند. پس از اين اقدامات احساس مفيد بودن وشعف به شما دست خواهد داد بدون استرس و فشار و در زمان بندي مشخص كار موكل را انجام خواهيد داد موكل حتي اگر موفق هم نشويد از شما راضي خواهد بود. همانگونه كه ملاحظه شد بايد در يك محيط سالم –بدون استرس- بين سه عاملِ موثر حجم وفشار كار، توانايي هاي شخصي و حمايت ديگران تعادل برقرار باشد.
در مساله محيط كاري عوامل ديگري نيز نقش دارد. محل ملاقات شما با ارباب رجوع بايد احساس امنيت وآرامش را به مراجعه كننده القا كند. نگاه اول ارباب رجوع به منشي شما است ،اگر او انسان مودب وبا تجربه اي باشد، قسمتي از فشارها واسترس ها را به جان مي خرد، موكل عصباني را اميدوار و آرام مي كند ،از تجربيات موفق شما سخن مي گويد. به شما در نحوه برخوردها كمك مي كند براي شما در اين شغل پرمخاطره امنيت ايجاد مي كند.براي عدم موفقيت هاي شما توجيه مناسبي مي آورد.نظم ،دقت ،اطلاع رساني دقيق و منظم ، پاسخگويي به تماس ها ومراجعات همگي مي تواند به موكل كمك كند تا از فشار روحي او كاسته شود وهم استرس به شما وارد نكند.
اگر چند سوال از خود بپرسيد خواهيد دانست كه محيط كارِ سالمي داريد يا نه.
۱. آيا براي من اين شغل مناسب است؟
۲. آيا در شغلم احساس ناامني دارم؟
۳. آيا براي موفق شدن بايد شب وروز كار كنم؟
۴. آيا تمام وقت بايد به موكلين ومراجعانم پاسخ بدهم؟
۵.اگر نتوانم براي موكلم كاري انجام دهم احساس گناه مي كنم؟
۶. آيا موكلين انتظار دارند حتماً كارشان را با موفقيت انجام دهم؟
اگر پاسخ شما به بيشتر سوال ها مثبت باشد ،محيط كار شما ناسالم است. بايد براي تغيير آن فكر جدي بكنيد. از حجم كار خود بكاهيد از استرس هاي خود خواسته جلوگيري كنيد.جاذبه هاي شغلي مانند درآمد نبايد سلامت مارا به خطر اندازد. مرتباً حجم كار خود را با اين سوال ارزيابي كنيد: آيا بيش از توانم كار مي كنم؟
مساله مهم ديگر در محيط كار مساله خشونت است. در شغل وكالت ما مجبور به شنيدن حرف هاي تلخ و دردناك هستيم . گاهي طرفِ موكل به تصور اين كه ما درصدد تضييع حق وي هستيم با خشونت با ما رفتار مي كند. خشنونت ها اعم از گفتاري و رفتاري . گرچه قوانين تضميناتي براي حفاظت از وكيل دادگستري در مقابل توهين حين انجام وظيفه پيش بيني كرده است اما ما خاطره اهانت ديگران را فراموش نخواهيم كرد. گاهي نيز قاضي با اقتدار و اعمال خشونت اقدام به اخراج ويا گفتن حرف هاي تحقير آميز و يا سبك كردن وكيل نزد موكل و اصحابِ دعوي مي كند كه برخورد با اين مساله هم تدبير مضاعفي را مي طلبد.بنابراين علائم استرس منفي به شدت در موارد مذكور به چشم مي خورد.در موارد مذكور بايد حتي الامكان از اظهارات شفاهي خود داري نموده و با تقديم لايحه و اظهارات كتبي و عدم پاسخ ، جلسه را مديريت كرد.مساله بعدي اين است كه وكيل دادگستري خشنونت عليه خود را بايد فرض مسلم بگيرد. در اين صورت تحمل آن ها راحت تر به نظر مي رسد.
بحث درباره استرس و راه هاي كم كردن آن براي وكيل دادگستري همچنان باقي است .استفاده از تجربيات ديگران و نيز استفاده از علوم مختلف ،پرورش شخصيت و ويژگي هاي فردي و ممتاز ،طرز رفتار وكار و تعامل با ديگران راه هاي آسان تري را به ما نشان مي دهد. مهم اين است كه بدانيم كارِ واقعي شغلي نيست كه براي امرار معاش و پرداخت هزينه هاي زندگي انجام مي دهيم بلكه كارِ واقعي كاري است كه با يافتن توانايي ها بالقوه ي ما و به فعل در آوردن آن ها ارتباط دارد. خدا توانايي و شايستگي احقاق حقّ را به ما داده است . بايد قدرت هاي نهفته را بازشناسايي كنيم و توان خود را براي تعامل هدفمند با مردم بيابيم و در رسالتي كه به دوش گرفته ايم با صلابت ودانايي به پيش رويم. به قول هلن كلِر :« هرچند دنيا پر از غم واندوه است ، موفقيت و كاميابي هم فراوان دارد»
برچسب: وكالت و استرس،
ادامه مطلب